- پرده سرا
- حرمسرا
معنی پرده سرا - جستجوی لغت در جدول جو
- پرده سرا
- خانه موقت از خیمه و چادر سرا پرده، اندرون خانه حرم حرمسرا پرده سرا شبستان، نغمه سرای نغمه خوان مطرب، آسمان
- پرده سرا
- سراپرده، خیمه، چادر،
برای مثال بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت / از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار (فرخی - ۱۷۶)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خانه موقت از خیمه و چادر سرا پرده، اندرون خانه حرم حرمسرا پرده سرا شبستان، نغمه سرای نغمه خوان مطرب، آسمان
نغمه سرای، نغمه خوان، برای مثال مرغ زیرک نشود در چمنش پرده سرای / هر بهاری که ز دنباله خزانی دارد (حافظ - ۲۵۸ حاشیه)
آغاجی
پرده اراک زبانزد خنیا
آهنگی است در موسیقی قدیم
آنکه شغل وی ساختن و تهیه پرده است، ظاهر ساز مزبور
افشا سر هتک هتاکی ستر مقابل پرده داری پرده پوشی
حاجب، دربان
پرده ایست از موسیقی قدیم: (افتد عطارد در وحل آتش در افتد در زحل زهره نماید زهره را تا پرده خرم زند) (مولوی)
پرده مشکوی
فاش کردن راز کسی و رسوا ساختن او
دربان، حاجب، کسی که در قدیم در دربار پادشاهان مسئول بار دادن بود
کسی که در قدیم در دربار پادشاهان و بزرگان مراقب بار یافتن اشخاص بوده، حاجب، دربان، برای مثال آن را که عقل و همت و تدبیر و رای نیست / خوش گفت پرده دار که کس در سرای نیست (سعدی - ۱۶۵)
هاتک استار هتاک فاش کننده اسرار مقابل پرده دار پرده پوش
پاپرده دار
کسی که راز دیگری را فاش کند و او را رسوا و بی آبرو سازد، برای مثال اشک من گر ز غمت سرخ برآمد چه عجب / خجل از کردۀ خود پرده دری نیست که نیست (حافظ - ۱۶۴) ، بی شرم، گستاخ
پرده دوز، پرده ساز